وبلاگ آزاد!
امروز شنبه است. ساعت 3:40 بعد از ظهره و آزاد به خواب نازی فرو روفته. منم طبق معمول پای نوت بوکم توی نت. و کلی کار و مشغله و پی گیری و ... . کاش زودتر از اینها زمانی داشتم تا می تونستم وبلاگی برای گلم درست کنم. ولی چه می شه کرد! وقت کمه! البته هنوزم اصلن دیر نیست. امیدوارم بتونم بیشتر به اینجا سر بزنم و با دوستای جدیدم تبادل نظر کنم. چون واقعا احتیاج دارم. به خصوص هر چقدر آزاد بزرگتر می شه به صحبت کردن با مادرای دیگه و آدمای متخصص در زمینه پرورش و تعلیم و تربیت بیشتر نیاز پیدا می کنم. چیزی که فکر می کردم عکس اینه. و از نوزادیه آزاد همیشه فکر می کردم با بزرگتر شدنش همه چیز راحتتر و بهتر می شه. ولی انگار نه. اینجوری نیست. شکل مسائل کاملا عوض می شه. هر چی بزرگتر می شه فکر می کنم باید بیشتر بدونم باید بیشتر اطلاعات کسب کنم بفهمم مطالعه کنم سرچ کنم و وقت بیشتری بزارم.... . و همه این کارار رو با تمام وجودم انجام می دم. می دونم شاید مادر بودنم و روش پرورش و تعلیم و تربیتم عیب و نقصهایی هم داشته باشه. ولی لااقل مطمئنم که همه تلاشم رو انجام می دم و هرگز کوتاهی نمی کنم. و از خدای مهربونم کمک می خوام فراوون. چون راه درازی در پیشه ...