آزادآزاد، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آزاد

زندگی سخت

1394/4/12 0:53
نویسنده : مامان آزاد
119 بازدید
اشتراک گذاری

زندگی سخت است. خیلی سخت. از وقتی که یادم می آید همینطوری بوده و هست و انگار خواهد بود. سخت گیرد جهان بر مردمان سخت کوش. گاهی خسته می شوم. خیلی خسته. خیلی دلسرد. خیلی غمگین . اینقدر که می خواهم بمیرم. همان لحظه. ولی وقتی یاد صورت پاک و بی گناه و خنده های شیرین پسر 3 ساله ام می افتم می خواهم تا می توانم زنده بمانم و همه سختی هایش را تحمل کنم. وقتی خسته و ناامید و دل ششکسته از بی مهری ها از همه بدی ها و بی عدالتی ها دلم می گیرد، این پسر کوچولوی سه ساله می فهمد. با قلبی سراسر عشق و امید مرا در آغوش می گیرد و فشارم می دهد. می فهمد. همه چیز را. همه حس مرا مو به مو می داند انگار. کاش این پسر کوچولوی 3 ساله من وقتی یک مرد 30 ساله هم شد باز بفهمد که وقتی زنی دلش شکسته و اشک می ریزد چطور باید آرامش کرد. من این را حتما به پسرم یاد خواهم داد. و او را مثل بیشتر مردهای اطرافم بار نخواهم آورد

پسندها (1)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزاد می باشد